خلاصه خبر :   به عنوان یک فیلمساز مستند، این کار شماست که داستانی را تعریف کنید. در اینجا پنج تکنیکی را می گویم که می توان برای مستند سازی از آن بهره برد.
تاریخ : 26/05/1393      ساعت: 19:17
منبع خبر: مدیر سیستم                
متن خبر
اولین باری که من در تمام عمرم یکی از فیلمهای نوما را دیدم، واقعا جذب شدم. فیلم نوما مجموعه ی  فیلم کوتاههایی است که در طی ده سال ساخته شده اند و نویسنده و سخنران پروتستان و مناقشه برانگیزی به نام راب بل در آن نقش آفرینی کرده است. اعمال چالش برانگیز راب بل، در فیلمهایی که کلا توسط سازمان غیر انتفاعی فلنل تهیه شده است، نوع نگاه من به فیلمسازی مستند را به طور کامل تغییر داد. به عنوان مستند ساز، بی شک بیشترین تاثیر را از این فیلمها گرفته ام.

اما در اکثر مواقع، نقش بی-رول (نوعی روش فیلمبرداری) هیچ ارتباط مستقیمی با حرفهایی ندارد که می زند. او قصه ی پیتر مقدس را می خواند که روی آب حرکت می کند اما بی-رول نشان می دهد که در همسایگی اش برف شدیدی می بارد. داستانی درباره ی بخشش، زنی را در خود داشت که ساکهای خود را به فرودگاه می برد. داستانی درباره ی عشق، با ساختن آتشی نشان داده شده بود. اما این تصاویر بصری به این دلیل خوب از کار در آمدند که اگرچه هیچ ارتباط واقعی به اطلاعات محتوایی ندارد، اما سرنخی استعاره ای یا روایتی در این بین هست که از نظر احساسی درست کار می کند.

اینها فیلم هایی بودند که هم از نظر بصری و هم از نظر شنیداری مرا تحت تاثیر قرار دادند. کاتهایی با راب که داشت با دوربین حرف می زد، در حقیقت داستانهایی روایی بودند. در بسیاری موارد داستانهای تصویری از نظر هنری سبک خوبی داشتند و واقعا زیبا فیلمبرداری شده بودند با اینکه با روش قدیمی بی-رول کار انجام شده بود. (اکثر فیلمها 16 میلیمتری بودند و حتی 35 میلیمتری). اگر راب داشت داستانی درباره ی خانواده اش می گفت، صحنه هایی از خود او و خانواده اش را می دیدید که کاملا به داستان فیلم مربوط است. 

به عنوان یک فیلمساز مستند، این کار شماست که داستانی را تعریف کنید. حالا چون این یک مستند است دلیل نمی شود باید خسته کننده باشد یا تکنیکهای سینمایی فیلمسازی روایی در آن به کار نرفته باشد. بنابراین هر زمانی که پروژه ای مستند در دست دارم، دنبال راههایی هستم که داستان را به گونه ای تعریف کنم که انگار روایتی فیلمنامه گونه دارد. 

در اینجا پنج تکنیکی را می گویم که می توان برای مستند سازی از آن بهره برد:

پنج تکنیک سینمایی برای تاثیرگذاری بیشتر مستند

1)    داستان خود را بشناسید: در طول مرحله ی پیش-تولید، من هرچیزی را که لازم است درباره ی داستانم یاد می گیرم. فرقی نمی کند فیلمم درباره ی تجارت باشد یا زندگی شخصی، سعی می کنم تا آنجایی که می توانم اطلاعات درباره ی افراد، مکانها، و اتفاقات مربوط به فیلم کسب کنم.

2)    لیست صحنه های فیلم را تهیه کنید: من حتما صحنه های فیلمی خود را خیلی جلوتر تعیین می کنم. طبیعتا بخش بزرگی از برنامه ی صحنه های من بر پایه ی صداهایی خواهد بود که در طول مصاحبه ها ضبط کرده ام. اما هرچه بیشتر از اتفاقات و صحنه های جلوتر خبر داشته باشم، صحنه های بیشتری را می توانم جلوتر از زمان کار برنامه ریزی کنم.

3)    طوری فیلمبرداری کنید انگار که از روی فیلمنامه دارید پیش می روید: در بیشتر کارهایی که من انجام می دهم، من نقش فیلمساز خبرنگار را بازی نمی کنم که حوادث را همانطوری که اتفاق می افتند نشان می دهند. معمولا من آن ظرفیت موجود را کارگردانی می کنم یعنی کارکنان، طرفهای مصاحبه و غیره و کمترین طراحی تولید را به کار می برم حتی اگر مجبور باشیم دفتر کسی را کمی تغییر بدهیم که برای مصاحبه مناسب به نظر برسد. همچنین هرزمانی که مناسب باشد و امکانش نیز وجود داشته باشد، با پوشش خوبی فیلمبرداری می کنم، (مثلا پوشش بازو کلوزآپ برای صحنه هایی که مشابه هستند و یا از زاویه ی متضاد.)

4)    مراقب مفاهیم استعاره ای باشید: داستان گویی روایی مورد علاقه من ارائه ی تصاویر استعاره ای و تمثیلی است که شبیه مثالهای فیلم های نوماست که در بالا مثال زدیم. هرزمان که فرصتی پیش می آید صحنه های روایی را فیلمبرداری می کنم که هیچ ارتباط واقعی با صدای موجود ندارند اما موجودیت احساسی قدرتمندی دارند.

5)    موسیقی کلید مهمی است: وقتی وارد مرحله ی تدوین می شوم، وقت زیادی را صرف پیدا کردن مناسب ترین و بهترین موسیقی می کنم. موسیقی همان قدر در برانگیختن واکنشهای احساسی تاثیر گذار است که تصاویر بصری هستند.

ران داوسون


كليه حقوق اين اثر متعلق بهhttp://www.Misagh.netميباشد.
هرگونه تقليد و نقل مطالب بدون ذكر منبع ممنوع می باشد.