خلاصه خبر :   تنها مکانیسم باقی مانده برای به دست آوردن عدالت برای فلسطینی ها جنبش بایکوت، عدم سرمایه گذاری و تحریم علیه اسرائیل (BDS) است. تحریم در گذشته رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را به زانو در آورد. این همان استراتژی است که رژیم آپارتاید اسرائیل را نیز نابود خواهد کرد. این جنبش بی خشونت است و وجدان انسانی را خطاب قرار داده و خوب هم نتیجه می دهد.
تاریخ : 16/07/1394      ساعت: 16:20
منبع خبر: مدیر سیستم                
متن خبر
فلسطینی ها هیچ منابع مالی ندارند. قدرتی در اختیارشان نیست. صدایشان در هیچ جا شنیده نمی شود. از آنها تصویری شیطانی ارائه می شود. لابی های قدرتمند ندارند تا امتیازات کافی به دست بیاورند و قانونهایی به نفع فلسطینی ها تصویب کنند. هیچ کاندیدای رییس جمهوری برای جلب حامیان مالی از حربه ی حفظ منافع مردم فلسطین استفاده نمی کند. فلسطینی ها را می توان مثل رنگین پوستان در آمریکا به راحتی حذف کرد زیرا موجوداتی اضافی به شمار می آیند.

برای فلسطینی ها عدالت هرگز از موسسات دولتی سنتی یا احزاب سیاسی که قدرت در دستشان است به دست نخواهد آمد. این موسسات تنها به دنبال منافع مالی خود هستند. عدالت تنها از سوی ما به آنها خواهد رسید. و تنها مکانیسم باقی مانده برای به دست آوردن عدالت برای فلسطینی ها جنبش بایکوت، عدم سرمایه گذاری و تحریم  علیه اسرائیل (BDS) است. تحریم در گذشته رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را به زانو در آورد. این همان استراتژی است که رژیم آپارتاید اسرائیل را نیز نابود خواهد کرد. این جنبش بی خشونت است و وجدان انسانی را خطاب قرار داده و خوب هم نتیجه می دهد. 

همه ی محصولات اسرائیلی از جمله میوه های شرکتی جافا، لوازم آرایش آهاوا، ماشینهای نوشیدنی سودا استریم و آبهای معدنی ادن اسپرینگز، باید بایکوت شوند. باید جلوی هرگونه تجارتی با شرکتهای خدماتی اسرائیل را بگیریم. و باید شرکتهایی را که با اسرائیل همکاری می کنند بایکوت کنیم، از جمله شرکت های کاترپیلار، اچ پی، و هیوندای. باید فشار زیادی بر روی موسسات، از کلیسا گرفته تا دانشگاهها وارد کنیم تا سرمایه های خود را از شرکتهای اسرائیلی و شرکتهایی که با اسرائیل قرارداد دارند بیرون بکشند. مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی خیلی طولانی و طاقت فرسا بود. این مبارزه نیز چنین است.

غزه یکسال بعد از آنکه اسرائیل عملیات بمباران وحشتناکی را در آنجا صورت داد که دوماه به طول انجامید، حالا خرابه ای بیش نیست. بیشتر آب مصرفی اصلا قابل آشامیدن نیست. در بسیاری از روزها 12 ساعت برق قطع می شود. چهل درصد از 1.8 میلیون ساکن این منطقه بیکار هستند که 67 درصدشان نسل جوان می باشند، که بیشترین میزان بیکاری در کل دنیاست. از بین 17000 خانه تخریب شده در طی محاصره ی اسرائیل، حتی یکی بازسازی نشده است. شصت هزار نفر بی خانمان شده اند. تنها یک چهارم کمک  3.5. میلیارد دلاری وعده داده شده توسط موسسات خیریه ی بین المللی تحویل داده شده است. بیشتر این کمک نیز به مقامات فلسطینی داده شد یعنی رژیم دست نشانده ی اسرائیل  که کرانه ی باختری را تحت کنترل دارد. و هیچ کس در واشنگتن، نه جمهوریخواهان و نه دموکراتها، هرگز حاضر نمی شوند لابی اسرائیل را به چالش بکشند. هیچ کس خواهان عدالت و متوقف کردن ماشین آدم کشی اسرائیل نیست. سناتورهای آمریکایی از جمله «برنی ساندرز» در اوج بمباران اسرائیل در تابستان گذشته، به صورت ناشناس به حمایت از اسرائیلی رای دادند که مشغول سلاخی مردمی بی سلاح، بی ارتش، بی نیروی هوایی و بی بخش مکانیزه شده یا توپخانه و بدون فرماندهی مناسب بودند. هر سناتور رای خود را برای حمایت از لابی اسرائیل بالا گرفت و منافع شخصی صرف را بر اجرای عدالت ترجیح داد.

اسرائیل مانند ایالات متحده ی آمریکا با سم جنگ دائمی مسموم شده وکنترلش دست نخبه های جنگ طلب و ارتشی فاسدی افتاده که جنگ برایشان تجارتی سودآور است. این رژیم با جنایات جنگی اش خودش را فریب می دهد و سپس نقش قربانی را بازی می کند.  سیستم آموزش اسرائیلی و مطبوعات که تقلیدی از ایالات متحده است، اسرائیلی ها را با این دکترین پر کرده است که باور داشته باشند آنها حق کشتن هرکسی را دارند که دولت به نام تروریست قلمداد می کند. و شجاعترین مبارزان حقوق بشر اسرائیلی، روشنفکران و خبرنگاران سانسور و محکوم می شوند، اتفاقی که برای منتقدان آمریکایی همچون نورمن فینکلستاین، مکس بلومنتال و نوام چامسکی افتاده است.
آنهایی که معتادند به استفاده از ابزار جنگ طلبی، و شهوت غرور قدرت کورشان کرده، در نهایت تبدیل می شوند به قربانیان جنگ. این مسئله همانقدر که برای آمریکا صحت دارد در مورد اسرائیل نیز درست است.

هدف اسرائیل این است که زندگی فلسطینی ها را تبدیل به جهنم کندو تا آنجا که می تواند پاکسازی قومی به راه بیندازد. فرایند صلح کاملا تقلبی به نظر می رسد و فقط منجر به این شده است که اسرائیل بیش از نیمی از زمینهای کرانه ی باختری از جمله منابع آبهای زیرزمینی  را تحت کنترل در آورد و محله های فلسطینی را به حلبی آبادهایی ویران بدل کند و در عوض خانه های فلسطینی ها را به یهودی های آواره بدهد.  اسرائیل در حال گسترش مستعمره های خود مخصوصا در اورشلیم شرقی است. قوانین نژادپرستانه ای که احزاب راست گرا به رهبری میر کاهان تصویب می کنند، آشکارا اختلاف نژادی بین عرب اسرائیلی و فلسطینی ها را تبلیغ می کند. آقای «ایان پاپه» تهاجم دهه های طولانی علیه مردم فلسطین را "نسل کشی مداوم" می خواند.

اسرائیل در غزه  نوع افراطی از ظلم را پیاده می کند، یعنی از نوعی فرمول ریاضی استفاده می کند تا تحویل غذا از خارج از غزه را محدود کند و بدین ترتیب میزان غذای دریافتی یک و هشت میلیون فلسطینی را فقط در حدی نگه می دارد که مردم از گرسنگی تلف نشوند. این باعث شده 80 درصد از فلسطینی ها در غزه برای بقا، وابسته‌ی خیریه های اسلامی و کمکهای خارجی باشند. تهاجم نظامی مداوم  به غزه که به طرزی کنایه ای "چمن زنی" خوانده می شود، هر چند سال یکبار اتفاق می افتد تا فلسطینی ها را بشکند و بترساند و بیچاره و بدبخت رهایشان کند. از سال 2008 به بعد 3 حمله ی اسرائیلی اتفاق افتاده است. هرکدام از قبلی خشن تر و وحشتناک تر. وزیر امور خارجه اسرائیل «آویگدور لیبرمن» می گوید یک چهارم حمله ها به غزه "غیر قابل اجتناب" هستند.

در طول محاصره ی 51 روزه ی غزه در تابستان گذشته اسرائیل 370 میلیون دلارهزینه ی حمله به پناهگاههای آوارگان فلسطینی کرد که بیشترین میزان جمعیت متمرکز را درکل جهان در خود داشت. 2104 فلسطینی کشته شدند. 69 درصد آنها غیر نظامی بودند. 495 نفر آنها کودک بودند. ده هزار نفر زخمی شدند. (از بین اسرائیلی ها تنها شش غیر نظامی و 66 سرباز کشته شدند). چهارصد کار و تجارت فلسطینی به کل نابود شد. هفتاد مسجد به طور کامل از بین رفت و 130 مسجد نیز تخریب شد.24 مقر پزشکی بمباران شد و 16 آمبولانس مورد حمله قرار گرفت. همچنین تنها کارخانه ی برق غزه نیز بمباران شد. اسرائیل به این آمار این موارد را نیز اضافه کرد: 390000 تانک، 34000 توپخانه و 4.8 میلیون گلوله. اکثر غیر نظامیان که در خانه هایشان کشته شدند، بیشتر قربانیانی بودند که توسط شلیک تانکها تکه تکه شدند. کودکان با فسفر سفید سوخته شدند یا به همراه خانواده شان زیر آوار بمبها دفن شدند. کسانی هم بودند که به دلیل مواد انفجاری آهنی فشرده یا همان بمبهای DIME کشته شدند، که بمبهای آزمایشی هستند که ذرات بسیار بسیار کوچکی را از خود متصاعد می کنند که بافت بدن و استخوانها را از هم می پاشند. طبق گزارش امیرا هس، از نظرنیروهای دفاعی اسرائیلی، هر فرد فلسطینی بالای دوازده سال، هدف مشروع نظامی است که می تواند کشته شود. کتاب تازه ی مکس بلومنتال به نام " 51 روز جنگ"، روزشمار تکان دهنده ای است از حمله ی وحشیانه‌ی اسرائیل به غزه در تابستان گذشته. نظام آپارتاید در آفریقای جنوبی با تمام رعب و وحشتی که ایجاد می کرد هرگز از نیروی هوایی و توپخانه های سنگین خود برای بمباران و شلیک به شهرهای سیاهپوست نشین استفاده نکرد.

گزارشی از AOAV (مبارزه با خشونت مسلحانه) نشان می دهد که اسرائیل با سلاحهای انفجاری در سال 2014 بیش از هر کشور دیگری دست به قتل غیر نظامیان زده است. اما طبق گزارش سازمان ملل آتش های پراکنده ای که از سوی حماس می آیند و اغلب موشکهای غیر دقیقی که فینکلستاین آنها را فقط  نوعی "ترقه بازی پیشرفته" می خواند، یک جنایت جنگی محسوب می شود. البته باید گفت این گزارش سازمان ملل به این مطلب وقعی ننهاد که طبق قوانین بین المللی حماس حق دفاع از خود در برابر حمله را دارد.

نابرابری قدرت آتش در مناقشه ی سال 2014 واقعا بینهایت بود: اسرائیل 20000 تن مواد منفجره روی غزه ریخت در حالی که حماس بیست تا 40 تن مواد منفجره برای جبران به سمت اسرائیل شلیک کرد. سلاخی غیرنظامیان توسط اسرائیل میزانی برابر با سلاخی گروه داعش و گروه تروریستی بوکوحرام دارد. در عین حال اسرائیل در جهان بی عدالت ما در واشنگتن از هرگونه خطایی مبراست و میلیاردها دلار پول و اسلحه و کمک خارجی در اختیارش قرار می گیردتا ماشین کشتار خود را قویتر کند. این مسئله البته اصلا جای تعجب ندارد. ایالات متحده از نیروی مرگبار و نژادپرستانه ی خود در عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، یمن و سومالی نیز استفاده می کند تا حتی در زمینه ی کشتار از اسرائیل نیز جلوتر بیفتد و قربانیان نظامی، آواره ها و شهرها و روستاهای  ویران  زیادی را پشت سر بگذارد.

نخست وزیر اسرائیل بنجامین نتانیاهو که در مبارزات انتخاباتی اخیرش نود درصد هزینه هایش را از مقامات رده بالای ایالات متحده از جمله «شلدون آدلسون» دریافت کرده بود، مبارزه ی شدیدی را علیه ی مدافعان حقوق بشر، خبرنگاران و معترضان در اسرائیل آغاز کرد. او همچنین نژادپرستی آشکاری را علیه فلسطینی ها و عربها و کارگران مهاجر آفریقایی که در حلبی آبادهای تل آویو زندگی می کنند، به کار برده است. شعار محبوب همه ی اسرائیلی ها در مسابقات فوتبالشان "مرگ بر عربها" ست. افرادی از گروههای راست گرای جوانی همچون "من تیرتزو هستم" به طور معمول با معترضان، فلسطینی ها، عربهای اسرائیل و مهاجران آفریقایی در خیابانهای تل آویو برخوردهای شدید می کنند. این نوع و گونه ی مخصوصی از فاشیسم یهودی است.

اسرائیل پدیده ی غیر عادی نیست. پنجره ای است به سوی جهان تحریف شده و نظامی که رو دوروی همه ماست، جهانی با ناعدالتی ها و نابرابری های فراوان و سیستم دراکولایی برای حفظ امنیت داخلی. فلسطینی ها هرگز طعم آزادی را تجربه نخواهند کرد، آنهایی که در مستعمره های داخلی خودمان نیز اسیر هستند و مورد خشونت نژادپرستانه ی پلیس های خودمان قرار می گیرند، آنها نیز آزاد نخواهند بود تا زمانی که ما شرکتهای کاپیتالیست و سرمایه داری و ایدئولوژی نئولیبرال را که از آن سیستم ها محافظت می کنند را نابود کنیم. تا زمانی که «محمد ابو خدیر» طعم عدالت را نچشیده است، برای مایکل برون نیز هیچ عدالتی برقرار نخواهد شد. مبارزه برای فلسطینی ها مبارزه ی ماست. اگر فلسطینی ها آزاد نشوند هیچ کدام از ما آزاد نخواهیم زیست. سیستمهای خفقان و نژاد پرستانه را نمی توان انتخاب کرد. باید با هرگونه سیستم خفقان و نژادپرستانه مبارزه کرد و وقتی با مظلومان همراه شویم با ما مانند مظلومان رفتار خواهند کرد.

منبع: truthdig.com

كليه حقوق اين اثر متعلق بهhttp://www.Misagh.netميباشد.
هرگونه تقليد و نقل مطالب بدون ذكر منبع ممنوع می باشد.