شرح خبر
حال بوسنی خوب نیست؛
بوسنی در آستانه فروپاشی اجتماعی
    یکم اسفند ١٣٩٢ ساعت ٢٣:٠٣      
امینه هر روز می تواند تا ظهر بخوابد زیرا این معلم زبان های انگلیسی و فرانسه امکان یافتن شغل در مدارس عادی را ندارد و به همین خاطر بعد از ظهرها به عنوان معلم کمک درسی به تدریس مشغول می شود و گاه متن ها و زیرنویس هایی برای یکی از شبکه های تلویزیونی بوسنی ترجمه می کند. این زن در واقع به نوعی با زندگی دست و پنجه نرم می کند و هیچ پشتوانه ای به عنوان بیمه های درمان و بازنشستگی ندارد. امینه با آغاز جنگ بوسنی هرزگوین در سال 1992 همراه با پدر و مادرش به فرانسه گریخت و در آن کشور به مدرسه رفت اما ده سال پیش به صورت داوطلب به بوسنی بازگشت. او در آن زمان می گفت: "این جا میهن من است و می خواهم در وطن خودم زندگی کنم".

اما امروز امینه هر جایی که برای یافتن شغل ثابت می رود با این پاسخ رو به رو می شود: «برای پیدا کردن یک شغل ثابت باید پارتی داشته باشی». و به همین خاطر امینه هر روز در تظاهرات ها شرکت می کند زیرا می خواهد کشورش را تغییر دهد. او می گوید: "مدیریت کشور باید همسطح توانایی ها و شایستگی های ملت باشد". دوست او به نام "ساندرا" دو سال پیش بالاخره توانست در یک مدرسه خصوصی استخدام شود و البته این شانس به دلیل دوستی عمویش با مدیر آن مدرسه نصیب او شد. بسیاری از پدر و مادرهای بوسنیایی خواهان آن هستند که فرزندانشان از تحصیلات خوب و مناسب برخوردار باشند و برای تامین هزینه این کار تا آخرین دینار خود را خرج می کنند. زیرا در مدارس خصوصی کلاس های ویژه آموزش زبان های انگلیسی و آلمانی و فرانسه برگزار می شود و یادگیری این زبان ها در بوسنی طرفداران زیادی دارد اما والدین بوسنیایی به دلیل بحران های موجود در این کشور دیگر قادر به تامین هزینه این کلاس های خارج از برنامه نیستند. ساندرا در حالی که در میان تظاهرکنندگان حضور دارد می گوید:" آن مدرسه خصوصی از ماه نوامبر تا امروز تقریبا 400 یورو به من پرداخته است اما از بیمه های درمان و بازنشستگی خبری نیست".

اما این مرد یعنی "پردراگ" با وجود آن که مخالف به گفته خودش "آن دزدها و جنایت کارهای بالادستی" است در هیچ تظاهراتی شرکت نمی کند. زیرا از خشونت و آتش به شدت هراس دارد:" در سال 1992 هم جنگ با همین پیش درآمدها آغاز شد. آتش افروزی کار خوبی نیست". پردراگ که به تازگی چهل و پنجمین سالگرد تولدش را جشن گرفته  است به دلیل آن که در جنگ بر اثر اصابت ترکش نارنجک به شدت مجروح شد و امروز می لنگد دیگر نتوانست به شغل اصلی خود یعنی سرایداری بازگردد. او به مدت پانزده سال با فروش سیگار قاچاق در بازار اصلی شهر زندگی خود را می گذراند اما از زمانی که پلیس بوسنی نظارت شدیدی را بر واردات و فروش سیگار اعمال کرد، پردراگ نیز در واقع کار خود را از دست داد. به همین خاطر امروز توتون فله و درجه سه ای را می فروشد که از هرزگوین می آید: «این توتون ها از نظر بهداشتی و زیست محیطی کاملا سالم است. مردم هم که پولی برای خرید سیگارهای معمولی ندارند ترجیح می دهند از این توتون ها استعمال کنند و خودشان سیگارشان را بپیچند». اما آیا درآمد حاصل از این کار کفاف مخارج زندگی اش را می دهد:" بعد از مرگ پدر و مادرم آپارتمانشان به من رسید. این آپارتمان بعد از جنگ به صورت قانونی به تملک ما درآمده بود".

قانون املاکی که از سوی "ولفگانگ بتریتچ" نماینده اتریشی و تام الاختیار جامعه بین المللی در سال های 1999 تا 2002 به تصویب رسید، دستاوردهای اجتماعی بسیار بزرگی در بوسنی و هرزگوین داشت و به مدد همین قانون است که امروز با وجود فقر شدید در این کشور هیچ بی خانه ای در بوسنی هرزگوین وجود ندارد. بر پایه این قانون هر شهروند بوسنیایی که در سال 1990 به صورت قانونی در یکی از آپارتمان های دولتی که جزو اموال دولت یوگسلاوی سابق به شمار می آمد زندگی کرده است، توانست بعد از سال 2000 آن آپارتمان را به عنوان ملک شخصی به تملک خود درآورد. این قانون شامل حال رانده شدگان و پناهندگان نیز می شود.

اما حقوق ها و مستمری های اندک در بوسنی هرزگوین از جمله مشکلات این کشور به حساب می آید. "فاروق" که زاده شهر دریناتال است و پدر و مادرش در جریان پاکسازی های قومی سال 1992 به قتل رسیدند، توانست به سارایوو فرار کند و در آن شهر مستقر شود. حال او همسر و فرزند دارد و به عنوان تعمیرکار از شغلی ثابت و مطمئن در یکی از نهادهای خارجی برخوردار است و توانسته است که آپارتمان یکی از خانواده های صرب در منطقه لیدزای سارایوو را با قیمت مناسب بخرد. و با وجود آن که وضعیت زندگی فاروق در مقایسه با دیگران خوب است اما وی طرفدار معترضان بوده و در تظاهرات ها شرکت می کند.

از سوی دیگر در همان حال که تظاهرات های اعتراضی در بوسنی ادامه دارد، هفته گذشته برخی از نهادهای دولتی و گاه اسلامی و از جمله حزب میهنی بوسنی در مخالفت با این اعتراض ها و تظاهرات  اعلام کرده است:"حتی بسیاری از پناهجویان نیز طی سال های اخیر نه تنها از نظر مادی بلکه از کمک های انسان دوستانه جامعه اسلامی بوسنی برخوردار شده اند، همان گروهی که احساس می کردند از سوی شهروندان قدیمی بوسنی طرد گشته اند. ما هرگز پناهجویان و حقوق آنان را فراموش نکردیم و پایه و اساس حزب ما نیز بر همین بذل توجه به تمامی گروه های اجتماعی کشور استوار است".

"کمو" نیز یکی از همان کهنه سربازانی است که در خلال جنگ بوسنی مجروح شده است. او چند سال پیش به استخدام یکی از نهادهای غیردولتی درآمد که به جمع آوری مواد غذایی اضافی سوپرمارکت ها برای افراد فقیر و نیازمند مشغول است. کمو می گوید:" شاید در تصورتان هم نگنجد که چه تعداد از این مردم شب را با شکم گرسنه به صبح می رسانند. بسیاری از مردم تنها از روی شرم و برای آن که غرورشان لگد مال نشود وضعیت وخیم اجتماعی خود را پنهان می کنند".

روزنامه بوسنیایی دنونی آواز نیز در یکی از شماره های اخیر خود گزارشی از شمار بالای مردمی منتشر کرد که آخر شب ها برای سیر کردن شکم خود سراغ سطل های زباله می روند و به اصطلاح به زباله گردی می پردازند. در این گزارش آمده است:" بسیاری از افراد سالخورده و بازنشسته در آپارتمان های خود از شدت سرما یخ می زنند و نمی دانند چگونه می توانند هزینه های بالای سوخت و انرژی را تامین کنند". کمو هم از جمله کسانی است که از همان آغاز برپایی تظاهرات ها در آن شرکت می کند. بسیاری از دوستان و همسایگان او برای گذران زندگی به مشاغل غیرقانونی روی آورده اند و گاه به عنوان بنا در ساختمان های در دست تعمیر و گاه به ویژه در زمستان ها به برف روبی مشغول می شوند. امروزه در بوسنی حتی تحصیل کردگان و افراد دانشگاهی نیز آرزو دارند که شغلی مانند رانندگی تاکسی نصیبشان شود. برخی از مردم در واقع کار و شغل را با پول می خرند. در گزارش آن روزنامه داستان زنی آمده است که با پرداخت دویست یورو به یک کار چاق کن و واسطه قصد داشته است که به عنوان سکرتر در یک نهاد دولتی استخدام شود اما پس از پرداخت پول آن واسطه ناپدید شده است.

این روزها مردمی که در آن تظاهرات ها شرکت می کنند ناامیدی های خود را با این شعار فریاد می زنند: "ما دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم". کمو اما در این میان به حزب جدید و به عبارت بهتر به  جبهه دموکراتیک پیوسته است که رهبری آن را "زلیکو کومسیچ" بر عهده دارد. کومسیچ که یک کروات است تا پیش از این یکی از اعضای دولت بوسنی بود اما به تازگی از آن حزبی که به گفته خودش "غرق فساد است" کناره گیری کرد و قصد دارد حزبی جدید و اصلاح طلب تاسیس کند.

منبع: شفقنا



کلیه حقوق این اثر متعلق به "مرکز فرهنگی میثاق" است.

اخبار
  «رستم محله» روی آنتن شبکه‌ی مستند می رود

  محسن اسلام زاده با “تنها میان طالبان ۲” دوباره میان طالبان رفت

  سختگیری جشنواره سینما حقیقت تنها برای آثار انقلابی است

  مستند «رویای روهینگیا» به جشنواره هند راه یافت

  بخش و نقد مستند «آقای دادستان» در برنامه ی به اضافه مستند

  «کدام مسجد!» در شبکه مستند | چگونه جایگاه اجتماعی مساجد احیا شود

  «عکاسی زیر آتش» روی آنتن می رود | قصه اشغال تا آزادی خرمشهر

  «عالی‌نسب» اولین برند تولیدکننده وسایل نفت سوز ایرانی

  حتی مردم سوریه از اقدامات ما مطلع نیستند

  اکران مستند "خاطرات نارنجی" در امریکا

  نقدی بر فیلم مستند «میرزا جواد» ساخته سعید فرجی

  برگزاری ۲ نشست تخصصی در روز هشتم «۱۰ روز با عکاسان»

  داستان اولین شهید عکاس را در «میرزا جواد» روایت کردم

  کانال مرکز فرهنگی میثاق در پیام رسان سروش و آی گپ

  بررسی «خاطرات نارنجی» در دهمین قسمت از فصل دوم برنامه «به اضافه مستند» + تیز

  گفتگوی دوربین.نت با سعید فرجی | فیلم


   بیشتر...